Eklablog
Editer l'article Suivre ce blog Administration + Créer mon blog

یادداشت های کوین ترودو

استاد عزیز و دوست داشتنی کوین ترودو در بازه زمانی های مختلف پیام ها و نامه هایی می فرستادند که ما در اینجا آنها را قرار داده ایم

پیام شماره یک: از همه شما به خاطر صدها نامه و کارتی که هر روز دریافت می کنم و اون هارو می خونم، تشکر می کنم. من تک تکشون رو می خونم ، نمی تونم به همه شون (به خاطر محدودیت کاغذ، پاک ت نامه و نامه) پاسخ بدم . اکثرا نوشته هایی شامل حمایت از من، تشویق و دلگرمی هستند.

از صمیم قلبم بسیار ازتون تشکر می کنم. بسیاری از نامه ها، داستان هائی در این مورد اند که چطور کتاب ها، سمینارهای من و شبکه جهانی اطلاعات، زندگی افراد رو متحول و بهتر کرده. خوندن این نامه ها خیلی حالم رو خوب می کنه. حتی اگه تا ابد هم در زندان بمونم، همچنان احساس بسیار خوبی دارم چون می دونم که تلاش های من، به گونه ای مثبت، بسیاری رو تحت تأثیر قرار داره.

من در صلح و آرامشم و احساس خوشی و سعادت می کنم. نامه ای از طرف یکی از دوستانم که عضو جین هست، به نام اد دریافت کردم که بیش از 45 صفحه بود.

کل داستان زندگیش رو برام تعریف کرده بود. وای! )!Wow )امیدوارم همتون برام آشکار و روزی داستانش رو از زبون خودش بشنوید.
نامه کاملا واضح کرد که تلاش های من، نتایج عالی خلق کردند و ارزشش رو داشتند )در واقع ارزش آموخته شدن و یا آموزش داشتند(. از اد و همگی شما ممنونم. بودن در این جا زندان برای من برکت و نعمته.

مثل اینه که در ارتش باشی، اما شرایط زندگی در اینجا، بسیار بهتر از اون شرایطی هست که 90 درصد پرسنل نظامی باید در سراسر دنیا، تحمل کنند.

بودن در اینجا، مثل بودن در یک معبد،اشرام (مکانی مخصوص هندوها که کنار هم و به دور از بقیه زندگی می کنند)، صومعه یا آرامگاهه. زندگی در اینجا (منظور زندان) راحتتر از زندگی در بسیاری از بوتکمپ هایی هست که سال ها پول خوبی ا یک تجربه فوق العاده خرج می کردم تا واردشون بشم. تجربه ای که باعث میشه تا به دور از استرس باشم، ریلکس کنم، بخونم، مراقبه کنم و مجددا اینجا دارم لذت می برم.اگه قرار بود امروز برم خونه نمی رفتم و ترجیح می دادم خیلی بیشتر اینجا بمونم چون می دونم که از بودن در اینجا، منفعت های بیشتری کسب می کنم.

فقط می تونم بگم که دارم عالی عمل می کنم و دیوار آتشی که دارم ازش عبور می کنم، بهم اجازه می ده تا بهتون یاد بدم و بیشتر از آنچه که فراتر از حد تصورتونه و همیشه تصور می کردید، کمکتون کنم  در واقع منظور استاد اینه که شمارو هم از این دیوار آتش رد کنه.

با تقدیم عشق فراوان….. الان باید برم مراقبه کنم

پیام شماره دو: در نوشته های قبلی در مورد هم اتاقیم گفتم. اون یک زندگی بسیار جالب داشته که پر از بیماری های روحی-روانی، مصرف داروهای روان گردان و گذراندن 20 سال در زندان به شکل غیر پیوسته بوده. اون مثل بسیاری از زندانی های اینجا، تحت درمان با داروهای تجویزی مخصوصی هست که این زندانی ها، قبل از این که وارد زندان بشند هم، داروهای غیر مجاز مصرف می کردند. از دوشنبه تا جمعه، ما نامه دریافت می کنیم. من خیلی خوش شانسم که هر روز، صدها نامه و کارت تبریک دریافت می کنم )کارت تبریک یا کارت تشکر، یک نوع کاغذ ضخیم و تاخورده به همراه یک عکسه که در موقعیت های خاص، به افراد هدیه داده می شه(. به فرستادن این نامه ها و کارت تبریک ها ادامه بدید و باید بگم که عکس های ارسالی رو هم دوست دارم )منظور عکس روی کارت تبریک(. اما من برای بسیاری از زندانی های اینجا که هیچ نامه یا کارت تبریکی دریافت نمی کنند، احساس بدی دارم. ما می تونیم از هرکس و از هر موقعیتی، یاد بگیریم. )در این صورت( دانش و بینش به دست میاریم و در بسیاری از موارد، به ما کمک می کنه تا واضح بفهمیم چی می خوایم. ضمن این که احساس سپاسگزار بودن و قدردان بودن رو بیشتر تجربه می کنیم.

من شمارو تشویق می کنم تا هر روز احساس قدردان بودن و شکرگزار بودن  کنید. چرا که خودم هم، در حال حاضر این احساس رو دارم. زندگی کامل و تمام عیاره. همراه با عشق.کوین ترودو

پیام شماره سه: از همۀ شما به خاطر همۀ انرژی ای که برام می فرستید، بسیار سپاسگزارم. شما می دونید که همتون رو دوست دارم. تصور کنید که بهتون بگم من قراره 10 سال کناره گیری کنم )یعنی در زندان باشم( و شمارو 10 سال دیگه ملاقات می کنم. و با گذران این 10 سال، بیش از تمام گذشته، روشن ضمیر تر می شم. و قراره )در این 10 سال( ماجراجوئی های از جنس محرومیت، تنش، چالش و تجربیاتی که من رو در تله و محدودیت ذهنی، فیزیکی و تحمل احساسات سفت و سخت می اندازند رو کنار بذارم )منظور استاد اینه که از همه این ها رها بشم(. چه حالی بهتون دست می ده اگه بهتون بگم که من قصد دارم تا در سرزمینی بیگانه و بسیار دور، وارد دانشگاه بشم و فارغ التحصیلش بشم و همه شمارو 10 سال بعد ملاقات می کنم؟ منظورمو فهمیدید؟ بعضی هاتون هنوز فکر می کنید که زندانی بودن من، یک چیز بده. شما اشتباه دارید فکر می کنید )یا هنوز متوجه اصل موضوع نشدید(. من این وضعیت رو، خودم برای خودم ایجاد کردم. این وضعیت و محیطی هست که لازمش دارم تا من رو به جائی ببره که می خوام و من دارم از این سفر لذت می برم. این (در زندان بودن) جالبه. شبیه یک خوابگاه دانشگاهی یا شبیه بودن در ارتشه. حتی شرایط زندگی در اینجا خیلی بهتره. بوتکمپ )در اینجا به معنی اردوگاه یا پادگان( جهنمه و اینجائی که هستم، بهشته. به تجربیات زندگیتون فکر کنید )یا در مورد تجربیات فعلیتون همین نگرش رو داشته باشید( و شروع کنید ازشون لذت ببرید یا این که تغییرشون بدید. همراه با عشق فراوان.کوین

Retour à l'accueil
Partager cet article
Repost0
Pour être informé des derniers articles, inscrivez vous :
Commenter cet article